حالت میانه رو. اعتدال. قصد. اقتصاد. دوری از افراط و تفریط. (یادداشت مؤلف). اعتدال و اقتصاد و نه تفریط و افراط. میان روی و عدم اسراف. (ناظم الاطباء) : اعتزام، میانه روی گزیدن در تک و رفتار و جز آن. استقصاد، میانه روی خواستن. (منتهی الارب). و رجوع به میانه رو شود
حالت میانه رو. اعتدال. قصد. اقتصاد. دوری از افراط و تفریط. (یادداشت مؤلف). اعتدال و اقتصاد و نه تفریط و افراط. میان روی و عدم اسراف. (ناظم الاطباء) : اعتزام، میانه روی گزیدن در تک و رفتار و جز آن. استقصاد، میانه روی خواستن. (منتهی الارب). و رجوع به میانه رو شود
آن که در هیچ کاری افراط و تفریط نمی کند. (ناظم الاطباء). معتدل که نه به افراط گراید و نه به تفریط. معتدل درعقاید و اعمال. متوسطالسیر. (یادداشت مؤلف). متوسطدر افعال و اقوال. (آنندراج). مقتصد، میانه رو در نفقۀ عیال یعنی نه مسرف و نه تنگ گیر. (منتهی الارب)
آن که در هیچ کاری افراط و تفریط نمی کند. (ناظم الاطباء). معتدل که نه به افراط گراید و نه به تفریط. معتدل درعقاید و اعمال. متوسطالسیر. (یادداشت مؤلف). متوسطدر افعال و اقوال. (آنندراج). مقتصد، میانه رو در نفقۀ عیال یعنی نه مسرف و نه تنگ گیر. (منتهی الارب)